شهدای دانشجو معلم

شهید علی آمیغی

     نام پدر: فرامرز                                         

    محل تولد: جیرفت

مدرک تحصیلی: فوق دیپلم                 

رشته تحصیلی: دینی و عربی

تاریخ تولد: 1345/10/02                  

تاریخ شهادت: 1365/01/01

نام عملیات : کربلای ۵                       

محل شهادت: جبهه جنوب

    علت شهادت: اصابت گلوله       

    مزار شهید: جیرفت

شغل و صنف : دانشجوی مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی کرمان

 

 

زندگینامه شهید:

    شهید در روستای شوهان علیا از توابع جیرفت در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. پدرش کارمند سازمان عمران و مادرش خانه دار بود. وی پس از سپری کردن دوره ی خردسالی جهت قدم نهادن به بوستان دانش، در سال ۵۲ به روستای دولت آباد رفت. وی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و راهنمایی، دوران متوسطه در سال ۶۴ موفق به اخذ دیپلم گردید و در سال ۶۵ در « مرکز تربیت معلم علامه طباطبایی » مشغول به ادامه تحصیل شد. ابتدا در رشته علوم تجربی به تحصیل پرداخت و سپس، به دلیل علاقه ای که به رشته دینی و عربی داشت، تغییر رشته داد. با توجه به تعهدی که به اسلام و جمهوری اسلامی در خود احساس می کرد، بارها در جبهه حضور یافت. و در قسمتهای مختلف از جمله تبلیغات و امور فرهنگی مشغول به کار شد، اما مسئولیت اصلی او مخابرات گردان ۴۱۴ لشکر ثارا ... و بی سیم چی بود، چندین بار در جبهه مجروح شد و حتی از ناحیه چشم، به دلیل شیمیایی شدن، آسیب دید. تا اینکه سرانجام در سال ۶۵ به همراه چند تن از همرزمانش درون کانالی در محاصره ی دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.

 

 

وصیت نامه شهید:

    برخی از آن مؤمنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند. پس برخی برآن عهد ایستادگی کردند و برخی مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند. ( احزاب ۲۳) اول قدم از عشق سرانداختن است، اولش اینست و آخرش دانی چیست؟ براستی ما چه کرده ایم که جهان در برابر ماست؟ جرم نابخشودنی ما چیست؟ می دانم جرم بزرگ ما الله اکبر است. عجب زمانه ی غریبی است! زمانه ای که انسان بودن و انسان زیستن گناه است. خدای را سپاس که امت ما را مصداق این آیه ی شریفه الهی قرار داد، إن الله یدافع عن الذین امنوا ... امروز نیز امت حزب الله، استوار و نستوه و حاضر در صحنه است و امام(ره) کاروان سالار ماست و اینک اوست که برای جهاد فی سبیل ا... آماده باش می دهد. چندسال جنگ و مبارزه و جهاد برای ما تجربة گرانقدری است. حکایت ما حکایت فولادی است آبدیده شده، حدیث جنگ، تلخ و شیرینی هایی بس فراوان دارد. خاطرة شهادت ها و رشادت ها، خاطرة شب زنده داریها در فضایی پر از عطر دعا و نیایش است و نسیم مناجات عاشقان بر شاهبال فرشتگان به گوش دوست می رسد و در نجابت چشم ها و نزدیکی دستها، معجزة ایمان رخ می نماید، جبهة ما، جبهة عشق و اخلاص و ایمان است و جبهة دشمن، جبهة پلیدی و کفر و زشتی است و صدام مترسک و سردمدار خیل سیاهی لشکر شب کوران. ای دوست، از همسنگران بپرس از سوره های عشق، از آیه های نور، از فرماندهی آقا صاحب الزمان(عج) از حلاوت فتح و پیروزی، از آنان که بانگ انا الحق سر می دهند و رو به سوی معشوق دارند ونیک می دانند که اول قدم از عشق سرانداختن است. اللهم اجعلنی من جندک إن جندک هم الغالبون

 

 


| شناسه مطلب: 149450

تعداد بازدید: | آخرین بازدید: