شهدای دانشجو معلم

شهید یوسف قویم

تاریخ تولد:1334/1/10

محل تولد: فردوس

رشته تحصیلی:آموزش ابتدایی

تاریخ شهادت:1365/10/23

محل شهادت:شلمچه

آدرس کامل مزارشهید: فردوس-گلزار شهدا فردوس

 

 

 

زندگینامه شهید : 

         شهید یوسف قویم در سال 1334 در خانواده ای متدین و مذهبی در شهرستان فردوس دیده به جهان گشود درباره فداکاری و خیرخواهی پدرش مرحوم محمدحسن قویم ملقب به خطیب داستان ها نقل می کنند . یوسف همراه با پرورش جسم از پرورش روحی و معنوی این پدر روشن ضمیر بهره مند شد و اجزای وجودش ، مهر و عشق به خدا و حقیقت اهل بیت علیه السلام رشد یافت. دوران کودکی را پشت سر گذاشت پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در دانشسرای مقدماتی قوچان به تحصیل ادامه داد پس از اتمام دوره دو ساله آنجا دوره نظام وظیفه خویش را بعنوان سپاهی دانش در روستای قجرخیل از توابع شهرستان ساری آغاز کرد و در آنجا برای اولین بار از نزدیک با ظلم ظالمان و رنج مظلومان برخورد کرد و آشنا شد. و کمر همت خویش را برای مبارزه با هر چه ظلم و ظالم و اهریمن صفتی بود بست. و با خوانین و عمال شاه در آن منطقه درافتاد و حتی تهدید به قتل شد . پس از اتمام این دوره دو ساله در آموزش و پرورش استخدام و در یکی از روستاهای محروم و دوردست شهرستان فردوس مشغول انجام وظیفه شد. در گوش و جان کودکان معصوم و محروم روستایی سرود عشق و آزادگی و ایمان را زمزمه کرد. سال سوم اقامت شهید در آن روستا مصادف شد با اوجگیری نهضت مردم مسلمان ایران . شهید یوسف قویم در آن روستا محور همه فعالیتهایی بود که در جهت روشنگری افکار و برانگیختن مردم بر ضد شاه صورت می گرفت . در 1358/6/27 ازدواج نمود که ثمره آن 1 پسر و1 دختر می باشد.

در سال 1359 مأموریت یافت تا با کمک یکی دیگر از برادران ، نهضت سواد آموزی را در شهرستان فردوس بنیاد نهد . او در مدت چهار سال تلاش شبانه روزی توانست مشعل علم و معرفت را در شبستان تاریک دوردست ترین و محروم ترین روستاهای فردوس برافروزد . در سال 1363 در به راه اندازی و افتتاح و سازمان بخشی دفتر حزب جمهوری در فردوس بیشترین نقش را ایفا کرد و به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی گرمی بخش به همه حوزه های حزب و فعالیت های آن بود. در سال 1364 به سمت یکی از دو سرپرست شبانه روزی مرکز تربیت معلم شهید مفتح فردوس به تلاش همیشگی خویش ادامه داد و در مدت نزدیک به دو سالی که در آنجا بود شمعی شد که دانشجویان تشنه ی حقیقت پروانه وار پیرامونش حلقه زدند و برای شاید اولین بار از نزدیک شاهد تجسم همه ارزش های الهی و صفات متعالی بودند که در کتابها خوانده بودند. آنها این بار معلم و مرشد و رهنمایی می دیدند که خود سند اصالت خویش است. شهید یوسف قویم به آنها طعم ملکوتی ایثار ، تواضع ، عشق به قرآن و انسانیت ، بلندی طبع و آزادگی و مبارزه با ظلمت و تباهی را چشاند. شهید یوسف قویم از آگاهی های ژرف و همه جانبه از جهان بینی اسلامی بهره مند بود و این حاصل سالها مطالعه و جلسه و تحقیق او بود و با این همه بیش از هر چیز اهل عمل و اجتماع بود. او از خونی گرم و قلبی پر طپش و پرهیجان برخوردار بود. او هیچ وقت آرام و قرار نداشت و آسودگی را نمی شناخت. وخود و رضای خود را به تمامی در رضای معبود خویش گم کرده بود و بالاخره در عملیات غرورآفرین کربلای 5 ،قهرمانی و پاکباختگی را سرلوحه خویش ساخته و لایق آن شد که روزنه ای برایش بسوی ملکوت گشوده گردد و او برای همیشه پای بر فرق این خاکیان نهد و هم نفس فرشتگان مقرب الهی شود. و سرانجام عروج ملکوتیش ، پرواز بلندش توا نست کالبدش را در هم شکند و مرغ روحش در جوار الطاف الهی آرام گیرد. و در 23 دی ماه سال 1365توانست شربت شیرین شهادت را از دست مولای خود ابا عبدا... الحسین که نوشیدن یک جرعه از آن را فدای تمام زندگیش کرد بنوشد و به خیل شهدا بپیوندد

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

 

 

 

وصیت نامه شهید:

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون 

بعد از گواهى و اقرار به وحدانیت خدا و رسالت خاتم الانبیاء محمد (ص) و ولایت ائمه اطهار (ع) ، برادران و خواهران همشهرى ، چون انگیزه هر مسلمان از دست زدن بکارى بزرگ که عکس العمل اجتماعى نیز دارد ، بهتر است براى دوست و آشنایان وى روشن باشد تا اگر با او هم عقیده هستند براى تنظیم برنامه زندگى خود تجربه اى هر چند تکرارى در مقابل خود بیابند . لذا عقیده و برداشت اجمالى خود را از هدف زندگى و انتخاب را هم به اختصار توضیح مى دهم ، امید آنکه قبول افتد و در نظر آید و لااقل در بناى زندگى شهروندان محترم که با بنده ارتباطى داشته اند اثرى مثبت داشته باشد .

قبلا از همه اینگونه برادران و خواهران حلالیت مى طلبم و اگر دینى بر من داشته اند ، انتظار عفو و بخشش دارم .

و اما بعد ، اعتقاد قلبى من این بود که خدا براى این ، دنیا را مسخر انسان ساخته و امکانات طبیعت را به او داده و هزاران نیروى بالا برنده را در اختیار او گذاشته تا با هدایت رسولان و عقل خود به جایى برسد که بجز خدا نداند .

از این همه آیات قرآن که مال و اولاد را براى آزمایش معرفى مى کند و در هر عملى و فکرى حق و باطل مطرح مى کند و راه مى نمایاند و آخرالامر هم به او آزادى انتخاب عمل داده شده است و سنگ محک براى ما مشخص شده است ( عمل پیامبر و ائمه ) برداشت مى شود که انسان باید در مقابل فرامین اسلامى و قرآنى که بوسیله معصومین و اولوالامر بیان مى گردد ، مثل مرده در زیر دست غسال تسلیم باشد و در زمان ما آنچه را امام امت مى فرماید مثل واجبات اسلام گوش دادن و عملش واجب است ، چون ایشان را خداى نصرت داده و آنچه را علماى ما و امامان ما ( رسول ما و قرآن ) بیان کرده اند ، پیاده مى کند . اگر شناخت ما از اسلام در آن حد باشد که احتیاج به تقلید نداشته باشیم ، باز عقل حکم مى کند ، چون زندگى انسان اجتماعى است و حکومتى بجز در صدر اسلام به این خوبى مشاهده نمى کنیم که اسلام حاکم بر جامعه ما باشد . اگر قدر ندانیم و تابع نباشیم و خداى نخواسته دستور رهبر اجرا نشود و یا به مقامى منصوب از سوى امام امت بى اعتنایى شود و یاران امام را تضعیف کنیم و بر علیه آنان زبان بگشاییم ، مسلما در مقابل اسلام که در حفظ آن از ظهورش تاکنون این قدر زحمتها کشیده شده ، مسئول خواهیم بود و ...

خداوند انسان را نیافریده که او جمع مال دنیا کند ، بلکه مال وسیله اى است براى رسیدن انسان به اطاعت از امر خدا و بیهوده نیز نیامده که از عمر و زندگى او سئوال نشود .

انسان براى عبادت آفریده شده و همه چیزدنیا حول این محور باید باشد . هر کارى در اجتماع دارید قانون و مسئولین را نخواهید براى پیشرفت کار خود ، بلکه خود و کار خود را براى اسلام و انقلاب بخواهید تا عمل شما خدایى شود . همیشه از کسانى حمایت کنید که تعهد اسلامى بیشترى در آنها دیده اید . تجربیات تلخ و شیرین دوران انقلاب که هزارها اولیاء خدا نظیر آیت الله بهشتى بهایش محسوب مى شود را از یاد نبرید ، زندگى و کار دنیا تکرار است ، افراد صحنه عوض مى شود همچنانکه الان همان طایفه اى که با حضرت على در جنگ بودند با امام امت و ایران اسلامى نیز در جنگ و ستیز هستند .

این آیه قرآن که مى فرماید :

جن و انس آفریده نشده اند مگر براى پرستش خدا  خدا را مد نظر بگیرید تا تجارت ما و کشاورزى ما عبادت شود و معلم ما راه انبیاء برود و دانش آموز ما بجاى خواندن خط، خط شناس بار بیاید و نماز ما معراج شود و خدا از مسجد ما و شرکت مومنین ما در نماز راضى شود نماز اگر قبول شود عبادت اعتبار دارد و گرنه هیچ است .

برادران و خواهران نماز جماعت و جمعه براى همه مومنین است واجبات خدا را درست و با اهمیت و به موقع انجام دهید. جلسات مذهبى عمومى و خصوصى را با حضور خود زینت دهید ، مسائل سیاسى کشور را بفهمید که خناسان و شیاطین نمرده اند و تا دنیا هست خواهند بود. امید آسایش دنیوى و فراغت خاطر را زیاد نداشته باشید که دنیا زندان مومن است . به نداى حسین زمان در هر مورد لبیک گویید که خیر و سعادت دنیا و آخرت در گرو آنست . در شناخت مسائل اسلامى کوشا باشید که انشاء الله عمل توام با فهم نصیب گردد  خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار  والسلام علیکم و رحمه الله

 

 


| شناسه مطلب: 146888

تعداد بازدید: | آخرین بازدید: