شهدای دانشجو معلم

شهید علی زینالی

 

 

 

تاریخ تولد: 1347

محل تولد: روستای آلنی از توابع مشگین شهر

سال ورود به تربیت معلم: 1364

رشته تحصیلی:

تاریخ شهادت: 1365/11/06

محل شهادت: شلمچه. کربلای 5

آدرس کامل مزار شهید: روستای آلنی از توابع مشگین شهر

 

 

 

 

 

زندگینامه شهید  :

         شهید علی زینالی در3 مهرماه 1347در روستای آلنی ازتوابع مشگین شهر چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حسین، کشاورزی زحمتکش و مادرش خانه­داربود.

علی قبل ازرفتن به مدرسه بهمراه پدر درمراسمات تلاوت قرآن وکلاسهای آموزش قرآن شرکت می­کرد. اواوقات فراغتش را برخلاف طبیعت کودکانه­اش نه دربازیهای کودکانه که درکلاسهای قرآن سپری می­کرد. پدرش نقل می­کند:«علی قبل از رفتن به مدرسه با شرکت درکلاسهای آموزش قرآن خوب می توانست بخواند.»

وی تحصیلات ابتدایی و بخشی از راهنمایی را در روستای پیرنظری آلنی گذراند. بقیه تحصیلات خود را درمشگین شهر درمدرسه راهنمایی شهیدمطهری سپری نمود. او با کمترین امکاناتی که داشت بهترین دانش اموز مدرسه بود. به هنگام فراغت، درکارکشاورزی به پدر یاری میرساند. و درمنزل کمک حال مادر بود. او درراه خدمت به والدین خستگی ناپذیر بود. نه تنها به اهل خانه بلکه به همسایگان هم کمک می­کرد. دوستانی چون کاظم همتی داشت.

علی بعد ازاتمام دوره راهنمایی برحسب آرزویش وارد دانشسرای تربیت معلم مشگین­شهر شد. وی با وجود انس با مطالعه وبرنامه های­فرهنگی ومذهبی و آرزوی داشتن شغلی آرام وفرهنگی چون معلمی، با مشاهده تجاوزدشمن بعثی به کشورعزیزمان ترک تحصیل کرد وعازم جبهه های نبرد شد. نبردی که به انگیزه ی دفاع بود وبس. او حضور درجبهه را وظیفه شرعی ودینی خود می­دانست.

علی که خانواده را با مهربانی­هایش دلبسته خود کرده بود جلب رضایت آنها برای رفتن به جبهه دشوار بود. به هرتقدیر او نیز مانند دیگرفرهنگیانی که به خیل رزمندگان پیوستند ومثل دوستش یوسف عبدالله پورتصمیمش جدی بود.

شهید والامقام سه باردرجبهه حضور یافت، که هرکدام آنها پرازمجاهدتها ورشادتهای او بود. باراول در1364 در کردستان، بار دوم در علمیات کربلای 4 وبارسوم درشلمچه، عملیات کربلای 5. او درلشگر عاشورا تک تیرانداز بود و آرپی چی زن .اما درهمان بار آخراعزامش درکربلای 5 به تاریخ 11/1/ 1365 درشلمچه به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید درروستای آلنی مشکین شهر درکنار سایرشهیدان سرافراز این روستا دفن گردید.

 

 

 

وصیت نامه شهید:

انِا للِه وانِّا الِیه راجعون

         با درود فراوان به امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام امت. و با سلام و درود بر رزمندگان اسلام و سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت می خواهم امشب وصیت نامه بنویسم. خدایا تو خود می­دانی که من تنها فرزند پدر و مادرم هستم و تو خود لطف کردی مرا به ایشان عطا فرمودی. خدایا الان اختیار داری و سرنوشت دردست تو است. ای مهربان خداوند متعال میواهم این جسم ناقابل را قبول کنی. خدایا من خودم را در مقابل عظمت تو زبون و ناچیز می دانم. برادران و خواهران و ای کسانی که به وصیتنامه گوش می دهید از شما تقاضا دارم که راه شهیدان را ادامه دهید و اسلحه خونین شهدا را نگذارید در زمین بماند بردارید و انتقام این عزیزان را بستانید. به خواهرانم توصیه می­کنم که آه زیاد به راه نیندازند و به پدر گرامی و عزیزم سلام دارم و توصیه می کنم اگر مشکلی پیش آمد ناراحت نباشید. والسلام علیکم و رحمه الله.

 

مرغ بـاغ ملکوتـم نیـم از عالـم خاک                 چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

خنک آن روز که پرواز کنم تا بر دوست            به امیـد سرکویش پر و بالــی بزنم

 

اگر من شهید شدم قبر من در کنار «حسین سعادتمند» باشد.

 

                                                                                                                    علی زینالی17/10/65

 

تصاویر به جا مانده از شهید