شهدای دانشجو معلم

شهید عباس بخشی نیک آباد

 

 

متولد: ۱۳۴۷/۳/۱                               

میزان تحصیلات: فوق دیپلم

مسئولیت : رزمنده                               

تاریخ شهادت:۱۳۶۶/۱۱/۱۱ 

عملیات یا منطقه عملیاتی: بیت المقدس ۲

شغل و صنف : دانشجوی مرکز تربیت معلم شهید رجایی

 

 

 

زندگینامه شهید :

      در سال ۱۳۴۷ در روستای نختالو از توابع شهرستان میادوآب در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد تحصیلات خود را تا پایان دوره ابتدایی در تنها مدرسه روستا گدزانید.

پس از پیروزی انقلاب برای لحظه ای آرام و قرارنداشت، او تحصیلات خویش را به عنوان دانش آموزی ممتاز ادامه داد و مراحل تحصیلی خود را با اخذ مدرک دیپلم با موفقیت به پایان رسانید.

با شرکت در آزمون تربتیت معلم، دانشجوی کاردانی تربیت معلم شد.پذیرفته شدن در تربیت معلم شهید رجایی ارومیه، عباس را قانع نکرد و لذا اراده نمود، آموخته های علمی اش را با عرفان دفاع، به هم آمیزد و درس زندگی دنیا و آخرت را درپشت خطوط دفاع مقدس، به کمال رساند. عاقبت در تاریخ ۱۱ بهمن ماه ۱۳۶۶ در عملیات بیت المقدس ۲ به شهادت رسید.

 

 

 

وصیت نامه شهید: 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

      به نام خدا، آرامش دهنده قلب ها، پناه بی پناهان و پناه می بریم به خدای والا، از ستم ستمکاران و کید حسودان و ظلم ظالمان و سلام بر امام زمان (عج) و نایب بر حق امام امت و سلام به تمامی خدمتگزاران اسلام، و صالحان و راستگویان و مجاهدین را خدا.

خدایا می ترسم و ظیفه ام را نسبت به شما آن طوری که شایسته است انجام ندهم که نداده ام. خون من و جانم کمتر از آن است که بتوانم با خدای خود معامله کنم و در این وسط به یک واسطه خوب احتیاج دارم که آن هم بی شک غی از رسول خدا(ص)و ائمه اطهار(ع )و رهبر عزیزم نمی تواند باشد.

امروز دیگر باید آرزوهای دنیوی را برای اسلام و قرآن و پایداری حکومت الله خلاصه کرد و نباید آرزوها، آرزوهای گذشته باشد. تنها آرزوی من بر پا شدن و اتلای دین خدا می باشد.

آرزوی من شهادت در راه خدا است و معشوقم ، که به آن شهادت فی سبیل الله می گویند «اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک» «پروردگار به ما توفیق شهادت در راه خودت را عطا کن»

امروز جبهه بهترین محل آزمایش برای انسان و پس دادن امانت های اوست پس در این مکان حضور می یابم تا بتوانم مرهمی بر زخم گناهانم بگذارم و روحم را آزاد کنم و زنجیرهای قفس گناهانم را پاره کنم و تا رضایت او را به دست بیاورم ومی خواهم به حکم قرآن که امری واجب است عمل نمایم.

خدایا ، کاش هزاران جان داشتم و در راه شما فدا می نودم . خدایا ببخش بر من گناهانم را و بیامرز مرا قبل از اینکه از جهاد اصغربر جهاد اکبر بر گشته باشم.

سخنی چند با پدر و مادر و برادران و خواهرانم و امت شهید پرور دارم :

پدر و مادر عزیزم ، شاید تا کنون قلم به راحتی بر روی کاغذ حرکت می کردولی از خالا دست های من دیگر طاقت نوشتن را ندارد که برای شما چیزی بنویسم در حالی که خودم می دانم که برای بزرگ کردنم چه رنج ها و زحمت ها را متحمل شده اید. ولی در هر حال باید افتخاز کنید که فرزندتان در راه اسلام قرآن فدا می شو و باید کوشش کنید تا فرزندان دیگرتان نیز در راه احیای حق و حراست از راه الله تربتیت شوند با اینکه درباره من رنج بیشتری را کشیده اید ولی حلالم کنید چون اسلام در خطر است .

خواهرانم  ، شما باید از حضرت زینب(س) درس بگیرید و همچون او پیام آور خون شهدا باشید خواهرم شما باید حجاب را زینت خود بدانید زیرا سیاهی چادر توکوبنده تراز سرخی خون من است و این پیام شهیدان است.

و شما برادرانم، باید رهرو راه شهیدان باشید و وصیت شهدا به شما ای برادرانم ادامه را آنهاست تا انقلاب مهدی (عج)

و شما ای ملت عزیز و شهید پرور ایران و ای امت ایثارگر و فداکار که وارثان خون حسین (ع) هستید ، همچون اصحاب امام حسین (ع) باشید که توانستند همراه او باشند و سعی کنید در هر وضعی و موقعیتی پشتیبان ولایت فقیه باشید که دشمن اسلام بسیار کینه توز و انتقام جو است . همواره کثیرالالتفاوت باشیدتا دشمن نتواند ضربه خود را به صف متعهد و منسجم شما وارد کند و باز هم بگویم که قدر رهبر این انقلاب رابدانید و لحظه ای از او جدا نشوید که خدا نشوید که خدای نکرده به انقلاب اسلامی آسیبی برسد.

ای وارثان خون شهیدان کربلای حسینی و کربلاهای ایران، اکنون که ائمه اطهار (ع) در قید حیات کربلای حسینی و کربلای های ایران ، اکنون که ائمه اطهار (ع) در قید حیات نیستند ، تبعیت از آنها و یاری کردنشان و تلاش در مسیر اهداف و تعالیم راه آنان است. 

فعالیت خالصانه در جهت نظام جمهوری اسلامی و وفا به پیمان در طی این راه است و حضور درکربلای ایران به منزله جهاد در رکاب ائمه است. و نشان دادن صداقت در بیعت با امامان معصوم.

همیشه برای طول عمر و صحت امام و پیروزی رزمندگان و ظهور صاحب عصر (عج)دعا کنیم. در خاتمه از تمامی دوستان و آشنایان می خواهم که مر ببخشند . خداوند همه ما را مورد عفو و عنایت خود قرار دهد و از همه حلالیت می طلبم، خدایا، خدایا، ستارگان که رفتند، تو خورشید را نگهدار

 

الهی رضا برضائک

عباس بخشی

والسلام علی من اتبع الهدی

به تاریخ 25/10/1366 ساعت 2 نصف شب